الهه ی الهام
انجمن ادبی

«باد،آتش،آب،خاک»

به کولاک می مانم

کولاک های مهارگسیخته

در کوه ها زوزه می کشم

بر دشت ها می وزم

در یک جا و یک مکان

نمی توانم آرام و قرار بگیرم

هر آن در تلاطم و تلاشم

هر روز هم عجله دارم

به آتش می مانم

آتش گُر گرفته ی سوزان

گر شعله ور نگردم

حتی یک روز هم نزیم

آیا برای گرم کردن دل های سرد

نیرو و توانم خواهد رسید؟

گر خود از درون شعله ور نگشته باشم؟

به تندآب های پر طنین می مانم

آب های متلاطم

چشمه ها، رودها، دریاهادر خون من می خروشند

قطره ی شبنم، سیل و باران

در پیش چشمانم

و نزد دل من هستند

سیل ها و آب ها

جوشان و خروشان، در هیجان هر روزمند

من به خاک می مانم

به خاک گهواره مان

بار و وقار خاک

و برکتش در من است

گر به آن نمی مانستم

اینگونه غنچه و شکوفه نمی کردم

این خاک بنده ی دوست داشتنی همچو زلیم خان دارد

باد، آتش، آب و خاک

هر چهارگان در من می زیند

شادی و سرورشان

نیز محنت و آلامشان

همه در من می زیند

آری به اعتبار آنهاست

کاین زندگی به کام است 

همانگونه که زنبور در عسل

شکوفه در چمنزار

ارزنده است و بیدار

 

شاعر: زلیم خان یعقوب

دیلمانج: زین العابدین چمانی88/10/3 

سه شنبه 24 بهمن 1391برچسب:زلیم,چمانی,باد,آب, :: 12:19 :: نويسنده : حسن سلمانی

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 65 صفحه بعد

آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان الهه ی الهام و آدرس elaheelham.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان