شعر: حرام است عشق....منوچهر آتشی
الهه ی الهام
انجمن ادبی

 


 

 

 

« حرام است عشق»

 

زمین

 

به دامن بانوی آفتاب آویخته است

 

نمی پرسند چرا

 

و گالیله جان به در برده است

 

همه ی قانون ها امّا

 

مرا از تو دور می دارند

 

و پروا نمی کنند

 

 از ستاره ی بی مدار.

 

حلال است

 

خون کبوتر

 

لب باغچه

 

به پای گل سرخ.

 

حلال است

 

خون گل سرخ

 

به پای پیر سرداری ابله

 

بیگانه ی نام گل.

 

حلال است

 

 قامت مردان

 

به چوبهی بی جان دار

 

حلال نیست ولی

 

سرو سیراب اندام تو

 

به آغوش زنده ی من.

 

[زمین به دامن بانوی آفتاب آویخته است و

 

آفتاب به دامن بانوی کهکشان

 

و من

 

بر ابریشم خیال تو

 

بر گیسوان تو آویخته ام]

 

مرا باز می دارند از تو

 

و پروا ندارند

 

از ستارهی سرگردان بی مدار

 

که نظم آسمان را بر آشوبد آخر...

 

حرام است عشق

 

و حلال است دروغ

 

شگفتا!

 

از مجموعه ی« گیلاس و گندم» منوچهر آتشی

 

انتخاب و هدیه: حسن سلمانی 

 



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





شنبه 24 فروردين 1392برچسب:, :: 10:3 :: نويسنده : حسن سلمانی

آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان الهه ی الهام و آدرس elaheelham.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان